مهمانی ۲ آیین کهن ایرانیان در هندوستان ایران
تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۲۵۸۲۶
به گزارش ایرنا ایران به سرزمین هزار رنگ و هزاران آیین شناخته شده است و حالا گوشه ای از آنها را این روزها در جیرفت می بینیم.
جیرفت این روزها به واسطه دومین جشنواره ملی تئاتر خیابانی رضوی میزبان ١٦ گروه نمایشی از شهرهای مختلف ایران است.
جنگ و مرگ، توصل و تصوف، دعا و نیایش، بخشی از اجراهای استان ها بود اما آنچه جلب توجه می کرد ۲ اجرا از آیینهای کهن ایران زمین بود که نسل اندر نسل به این دوران رسیده و با دین و آیین نجات بخش اسلام تلفیق شده است؛ «بووکه بارانه» از کردستان و جشن خرمن از خراسان، زنده کننده آیین های ملی ایران بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بووکه بارانه (عروس باران) عروسک چوبی ساده ای است ملبس به لباس دخترانه کُردی که در اجرای هاوار از شهرستان سقز به نمایش در آمد.
در مناطق مختلف کردستان، این عروسک که توسط یکی از مادربزرگ های آن منطقه ساخته می شود، بر دوش کودکان خانه به خانه انتقال می یابد و با خواندن ترانه کودکان (هناران و مناران) طلب باران می کند.
صاحب هر خانه کاسه ای آب بر سر عروسک می ریزد و سنجاقی به لباس او وصل می کند. کودکان با هدیه گرفتن تخم مرغ از خانه ای، به خانه دیگر می روند.
آنچه ظرافت این آیین را بیشتر می کند جزییاتی مانند هدیه دادن تخم مرغ به معنای برکت و زایندگی، ریختن آب به معنای پاکی کودکان و استفاده از فلز به معنای رسانایی و جذب برکت است که تمام اینها در حاشیه متن تمنای باران انجام می شود.
بر اساس رسمی کهن در مناطق کردنشین، عروس باران، ناجی خشکسالی در سرزمین هاست.
هاوار به معنای فریاد هم در اجرای آیین بوکه بارانه دلشان پیش امام رئوف است و از امام رضا (ع) طلب می کنند که به فریادشان برسد و آنها را از خشکسالی نجات دهد.
در این اجرا و اجرای وعده سرخرمن سخن از دعاها و آیین ها در خشکسالی است که حالا در جیرفت و جنوب کرمان معروف به هند ایران و قطب کشاورزی کشور به نمایش گذاشته شد.
آنچه در خراسانِ خشکِ ایران زمین نیز از دیرباز ارزش زیادی داشته، حفظ کشاورزی است؛ مخصوصا گندم که نقش مهمی در زندگی مردم داشته است، لذا هر ساله در هنگام برداشت گندم، جشن خرمن انجام می شود.
در این جشن، موسیقی و رقص چوب انجام می شود و در بسیاری از روستاهای خراسان نیز هنوز رسم قربانی برای کاکل وجود دارد.
کاکل دسته ای از ساقه های گندم است که پیچیده شده و به حالت تعظیم رو به قبله قرار گرفته است. زیر این خوشه ها یا ماری لانه کرده یا روی آن لانه پرنده ای ساخته شده است.
این دسته گندم که به معنای برکت محصول تعبیر می شود، تا آخر چیده نمی شود. بعد از درو تمام محصول، گوسفند قربانی را چند بار دور خوشه کاکل می گردانند و بعد قربانی می کنند. سپس خرمن دار، به وعده سرخرمن، که معمولا جدا کردن سهم سادات و نیازمندان و آنچه قبلتر به کسی وعده داده است عمل می کند. این آیین به جا مانده از آیین مهرپرستی از قبل از اسلام است که تا به امروز انجام می شود و امروز هم با فرهنگ دینی تلفیق شده است.
نمایش خیابانی وعده سرخرمن هم داستان یک خان است که وعده می دهد کسی که حمام را برایشان درست کرده به زیارت امام رضا(ع) بفرسد اما این کار را نکرد و پول کارگران را هم نداد و بعد از آن آتش در زمین هایش می افتد و تمام دارایی او در آتش ظلم خودش می سوزد.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: کرمان تئاتر خیابانی جیرفت تئاتر کرمان تئاتر خیابانی جیرفت تئاتر انجام می شود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۲۵۸۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«سیزیف» به مردم ایران چه می آموزد؟ / ورود ایرانیان به دالان باریک آزادی / مهمترین پروژه توسعه ایران توانمندسازی جامعه
گروه اندیشه: در یادداشتی که امیر ناظمی در کانال خود منتشر کرده، که خود برگرفته از کتاب تازه منتشرشده «ضربه سخت انتشارات شرق» است، مردم ایران را از سرنوشت شوم سیزیف برحذر می دارد که سیزیف استعاره ای است از تکرار کشنده و تلاشی نافرجام. ناظمی که خود از زمره نو نهادگرایان محسوب می شود، در یادداشت زیر معتقد است که تنها با حکومت قوی و جامعه قوی است که می توان از مدار ملال آور تکرار، رهایی جست، و بدون جامعه قوی، امکان عبور از مدار توسعه نیافتگی و ورود به دالان باریک آزادی محال می شود. این یادداشت در زیر از نظرتان می گذرد.
ما و تکرار بیهوده تاریخ:
ناظمی در مطلب خود یادآور می شود که «سیزیف راز خدایان را فاش کرده و به همین دلیل، محکوم شده بود تا سنگی بزرگ را بر بالای قلهای ببرد. اما سنگ هر بار از بالای قله به پایین میغلتید و سیزیف دوباره آن را به بالا میبرد، اما سنگ دوباره به پایین میغلتید و دوباره و دوباره و دوباره...»
از نظر ناظمی «سیزیف استعارهای است از تکرارِ کشندهی تلاشی نافرجام.» او در ادامه به نگاه آلبر کامو برای رهایی سیزیف از بن بست اشاره می کند می نویسند: « او محکوم به تکرار چرخهای پایانناپذیر و بیحاصل بود. با وجود اینکه تاریخ، رویدادهای شکلدهنده به امروز ماست، ناآگاهی ما از آن میتواند تاریخ را به الگوهایی تکرارپذیر از تلاشهای نافرجام تبدیل کند؛ الگوهایی تکرارپذیر که تا زمانی که اسیر آنها باشیم، توان خروج از چرخههای تکراریشان را نداریم و گویی در اسطورهی سیزیف زندگی میکنیم. آلبر کامو پیروزی او را در آگاهی میداند، به همان شیوهای که رهایی از چرخههای تکرارپذیر تاریخ فقط با خودآگاهی جمعی است که پایان مییابد؛ در غیر این صورت، ما نیز محکوم میشویم به تکرار چرخهای پایانناپذیر و بیحاصل.»
پاندولی میان استبداد و هرجومرج:
این پژوهشگر حوزه عمومی سپس با اشاره به نحوه تعامل جامعه و دولت در ایران اشاره کرده می نویسد: «وقتی حکومتها فشارها را از حد گذرانده و از آستانهی تحمل جامعه (یا همان حدِ نهایی قدرت حکومت) عبور میکنند، یک ضربهی سخت دریافت میکنند. ضربهی سخت است که حکومتها را از ادامه دادن به قدرت بازمیدارد. در حقیقت ضربهی سخت به حکومت است که منجر به تغییر حکمرانان در ایران میشود. به دنبال این ضربهی سخت است که جامعهی ایرانی به دنبال سهم خود از قدرت حرکت میکند، اما به دلیل آنکه ظرفیتهای نهادی لازم برای حکمرانی و مدیریت این قدرت را ندارد به سرعت در دام یک هرجومرج دستوپا میزند.این هرج و مرج نیز به سرعت منجر به مقاومت حکومت شده و به این ترتیب، جامعه از آستانهی تحمل حکومت رد میشود و حکومت (فارغ از آنکه در دست چه کسی باشد)، در واکنشی طبیعی، به دنبال بازپسگیری قدرت انحصاری خود برمیآید. بنابراین ضربهی سختِ بعدی از دل این رد شدن از آستانهی تحمل حکومت رنگ میگیرد.»
او در ادامه می نویسند: «ضربههای سخت پیدرپی و گیجیهای بامداد خمارِ پس از آنها الگوی تکرارشوندهی تاریخ ایران در ۲۵۰ سال اخیر بوده است. جامعهی ایرانی با هر ضربهی سخت بخشی از توانمندیهای خود را از دست داده و پس از هر ضربهی سخت مجبور شده است زمان و انرژیاش را صرف بازسازی توانمندیِ ازدسترفته کند. محکومیت تکرار بیهودهی گذشته فقط با یک خودآگاهی جمعی میتواند پایان یابد؛ جایی که خودآگاهی جمعی به ما یاد میدهد از دالان باریک به سرعت به بیرون پرتاب نشویم و بتوانیم با کنترل خود، توازن میان قدرت حکومت و قدرت جامعه را حفظ کنیم و در دالان باریک به حرکت ادامه دهیم.»
الگوی این رفتار تکرارشونده در نمودار زیر به نمایش درآمده است.
جامعه آونگی
ناظمی ادامه «حرکتهای زیگزاگی در میانهی دو دیوارهی صخرهای» را «تکرار اصلی در تاریخ ایران می داند و به ویژگی ایجاد شده در آن یعنی ویژگی آونگی اشاره می کند: «دورههای متعددی از هرجومرج و استبداد ایران را تبدیل به جامعهای آونگی (پاندولوار) کرده است. این تکرارها فرصت حرکت آرام در میان دالان باریک را از ما ربودهاند و با ضربههای متناوب سخت، ما را در میانهی دو دیواره گروگان گرفتهاند. در این الگوی تکراری، حکومتها آنچنان به سرعت به سمت بیشترین حد قدرت حکومت حرکت میکنند و از تمامی سازوکارهای استبدادی برای تمرکز قدرت بهره میبرند که سرنوشت محتوم ایران ضربههای سختِ مکرر میشود.»
شاید حکومت مغ های زرتشتی در زمان ساسانیان الگوی نظری ناظمی باشد که می نویسد: « حکومتهای شیفتهی استبداد، بیتوجه به آستانهی تحمل جامعه، چنان بر جامعه سخت میگیرند که عصیان جامعه در قالب انقلابها و درگیریهای نظامی و گاهی نیز توسل به قدرتهای خارجی تنها راه بازگشت قدرت به جامعه دانسته میشود. حکومتهای استبدادی به صورت همزمان ظرفیتهای حکمرانی جامعه را نیز کاهش میدهند؛ ظرفیتهایی که میتوانند نظام حکمرانی را از طریق مشارکتورزی جامعه توانمندتر کنند.به این ترتیب، حکومت استبدادی هم توانمندی حکومت و هم توانمندی جامعه را همزمان کاهش میدهد؛ در نتیجه، از یک سو، با یک ضربهی سخت، حکومت تغییرات شدید میکند و ثبات جامعه تضعیف میشود و از سوی دیگر، زمانی که جامعهی ایرانی پس از آن ضربهی سخت به حکومت، قدرت جامعه را بازپس میگیرد، فاقد توانمندی لازم برای حکمرانی میشود و به سرعت به سوی هرجومرج میرود.»
تحلیل و تجویز راهبردی
در آخر ناظمی سه راهبرد اصلی برای برون از این وضعیت که به پایداری دولت و جامعه منتهی می شود، به شرح زیر ارائه می دهد:
۱-مهمترین پروژه توسعه در ایران ایجاد ظرفیتهای نهادی برای توانمندسازی جامعه است.
۲-هر سازوکاری که بتواند جامعه را توانمند کند، بر هر پروژهای که قدرت دولت را افزایش دهد اولویت دارد.
۳-تلاش برای کاهش قدرت حکومت، تا مادامی که همراه با ایجاد ظرفیتهایی برای توانمندسازی جامعه نباشد، در بهترین حالت منجر به هرجومرج میشود و چیزی جز تکرار یک تاریخ بیهوده نیست.
*پژوهشگر سیاستگذاری عمومی و معاون سابق وزیر ارتباطات
بیشتر بخوانید:
که شب می گذرد! نوروز به مثابه نهاد توسعه
سایهروشن یک شاه یا یک ملت؟
درسی که باید از جنبشهای زنان آموخت (به مناسبت ۸مارس)
انتخابات در جامعه فحشزده
مهندسان عاشقپیشه و مهندسان قاتلپیشه
216216
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902758